محل تبلیغات شما



ای مهر تو در دل‌ها وی مهر تو بر لب‌ها

وی شور تو در سرها وی سر تو در جان‌ها

تا عهد تو دربستم عهد همه بشکستم

بعد از تو روا باشد نقض همه پیمان‌ها

تا خار غم عشقت آویخته در دامن

کوته نظری باشد رفتن به گلستان‌ها

آن را که چنین دردی از پای دراندازد

باید که فروشوید دست از همه درمان‌ها


معرفی کتاب باد باد ک باز

 

خالد حسینی نویسنده آمریکایی – افغانی معاصر است که با دو کتاب ((باد باد ک باز)) و ((هزار خورشیدتابان)) به شهرت رسید. کتاب ((باد باد ک باز)) به 42 زبان زنده دنیا و ازجمله زبان فارسی ترجمه شده و فیلمی هم بر پایه این رمان درسال 2007 ساخته شده است .داستان کتاب در مورد دو پسربچه ای است که با قومیت های نژادی مختلف باهم و دریک خانه بزرگ می شوند و حوادثی عجیب هر کدام  از آنها را به سوی مقصدی خاص رهنمون میسازد. ((باد بادک باز))در کنار داستان اصلی کتاب نگاهی زنده به اشغال افغانستان توسط شوروی وسپس تسلط طالبان به افغانستان ورنج و محنت مردم افغانستان از طالبان دارد.سیر روایی و غیر کلیشه ای کتاب خواننده را مبهوت قلم توانمند خالد حسینی می کند .نمونه هایی از متن  کتاب  جهت آشنایی با  این اثرزیبا  تقدیم شماعزیزان  می شود:

 

* مشکل آن هایی که به هر چه می گویند عقیده دارند همین است. فکر می کنند همه همین جورند.

* جنگ در افغانستان  پدرها را کمیاب کرده بود.

*بابا گفت: فقط یک گناه وجود دارد والسلام. آن هم ی ست. هر گناه دیگری هم نوعی ی است.” اگر مردی را بکشی، یک زندگی را می ی. حق زنش را از داشتن شوهر می ی، حق بچه هایش را از داشتن پدر می ی. وقتی دروغ می گویی، حق کسی را از دانستن حقیقت می ی. وقتی تقلب می کنی، حق را از انصاف می ی. می فهمی؟.

 


باعرض معذرت و با ارز مبادلاتی محمد عبدالهی Insta: @abdollahiii می گویند روزی از شخصی که می خواست از کشور خارج شود سوال کردند با چه ارزی میخواهی از کشور خارج شوی و طرف که نمیدانست منظور گوینده چیست گفت با عرض معذرت !تقارن و شباهت لفظی ارز و عرض حکایت امروز ماست چرا که برادران دلسوز دیروز و غارتگران امروز با کوله باری از ارز و( نه عرض) وبامشقت و سختی فراوان خود را به ونکوور و تورنتو می رسانند و آنجا رحل اقامت می افکنند و برای وطن نسخه های شفابخش تجویز
احساس رقابت ، احساس حقارت است. بگذار که هزار تیرانداز به روی یک پرنده تیر بیندازند. من از آن که دو انگشت بر او باشد انگشت برمی دارم. رقیب ، یک آزمایشگر حقیر بیشتر نیست. بگذار آنچه از دست رفتنی است از دست برود. نادر ابراهیمی ((بار دیگر شهری که دوست می داشتم))
یه کلیپی دیدم از استادهوشنگ ابتهاج یا همون((سایه)) که خیلی زیبا و پر احساس شعری رو میخوند که انگار ترجمان حال همه دلخستگان و سوختگان این جهان هست اگه وقت کردین حتما پیداش کنید و ببیندش اینم متن شعر زیبای استاد : شبم از بی ستارگی شب گور در دلم گرمی ِ ستاره ی دور آذرخشم َگهی نشانه گرفت َگه تگرگم به تازیانه گرفت بر سرم آشیانه بست کلاغ آسمان ،تیره گشت چون َپر ِ زاغ مرغ ِ شبخوان که با دلم می خواند رفت و این آشیانه خالی ماند آهوان، گم شدند در شب ِ دشت آه از آن

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

مهد تفکر ابوالقاسم زارع